کودتا چیست و چگونه ساخته می شود. "آنها نمی گذرند!"

منفور اردوگاه مترقی برزیل و اخیراً در فرهنگ لغات طرفداران راست که چهار سال بر برزیل حکومت می کنند بسیار وجود دارد، کلمه کودتا به خودی خود اشاره به چیز بدی دارد. حرکت ناگهانی و شدید، کبودی، ضربه شدید از معانی آن است که در لغت نامه ها آمده است. وقتی صحبت از کودتا می شود، همه چیز بدتر می شود، زیرا این عبارت مستلزم شکستن قوانین تعیین شده است و برزیلی ها به خوبی می دانند که این به چه معناست. Curto کمی بیشتر توضیح دهید

بر اساس فرهنگ لغت سیاست، مفهوم کودتا در طول زمان تکامل یافته است. در سلطنت‌ها، زمانی بود که یک حاکم برای تقویت قدرت خود، معمولاً غافلگیرانه، برای اجتناب از واکنش‌ها اقدام می‌کرد. امروز، این نشان دهنده تغییرات دولتی است که بر خلاف قانون اساسی قانونی ایالت، توسط کسانی که قدرت سیاسی را در دست دارند، انجام شده است.

تبلیغات

طبق تعریف فرهنگ لغت لاروس، «نقض عمدی اشکال قانون اساسی توسط یک دولت، یک مجمع یا گروهی از افراد صاحب اختیار است».

منشاء اصطلاح

اصطلاح کودتا توسط گابریل ناوده در کتاب ملاحظات سیاسی در مورد کودتا (در ترجمه تحت اللفظی از فرانسه) که در سال 1639 منتشر شد، ابداع شد. او کودتا را به عنوان «اقدامات جسورانه و خارق العاده شاهزادگان توضیح می دهد. خود را موظف می بینند که در صورت انجام تعهدات دشوار، در مرز ناامیدی، بر خلاف قوانین عادی، و بدون رعایت هیچ گونه نظم یا عدالتی، منافع افراد را در مورد منافع عمومی به خطر بیندازند.

او به عنوان نمونه به کشتار شبانه سنت بارتولومیوس اشاره می کند که در 24 اوت 1572 در پاریس رخ داد، زمانی که ملکه فرانسه، کاترین دو مدیچی، دستور کشتار هزاران پروتستان هوگنوت را برای بازگرداندن کنترل بر پادشاهی داد.

تبلیغات

پس از انقلاب فرانسه، این مفهوم رایج شد و اصطلاح انقلاب فقط برای تغییراتی که توسط مشارکت شدید مردمی، توسط جامعه یا توده‌ها ایجاد می‌شد، به کار رفت. و تعبیر کودتا به معنای تصرف قدرت یا تغییر قواعد قانون اساسی با وسایل استثنایی، به زور، عموماً با حمایت نظامی یا نیروهای امنیتی است.

چگونه اتفاق می افتد

کودتا معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که یک گروه سیاسی راه‌های نهادی برای رسیدن به قدرت را رد کند و به روش‌های زور، زور، باج‌خواهی، فشار یا حتی استفاده مستقیم از خشونت برای سرنگونی یک دولت متوسل شود.

تصاویر: فلیکر

در متداول ترین مدل، نیروهای شورشی (غیر نظامی یا نظامی) مقر حکومت را که می تواند کاخ ریاست جمهوری یا سلطنتی، ساختمان وزارتخانه یا پارلمان باشد، محاصره یا هجوم می آورند، گاهی اوقات مقامات را اخراج، دستگیر و یا حتی اعدام می کنند. دولت.

تبلیغات

کودتای نظامی

از دهه 1960 به بعد، کودتاهای فراوانی با مشارکت رهبران نظامی در آمریکای لاتین صورت گرفت. چندین کشور در این قاره، مانند برزیل، پاراگوئه، اروگوئه، آرژانتین، شیلی، پرو، بولیوی، گواتمالا، جمهوری دومینیکن، در میان کشورهای دیگر، دیکتاتوری محافظه‌کاری داشتند که عمدتاً توسط ارتش رهبری می‌شد و ایالات متحده از دیدن این کشورها بیم داشت. تحت تأثیر انقلاب کوبا در سال 1959.

کلاهبرداری در برزیل

با در نظر گرفتن این تعاریف، می توان گفت که برزیل، از زمان استقلال، در 7 سپتامبر 1822، چندین کودتا انجام داده است و برخی از آنها موفقیت آمیز بوده است. بر اساس نظرسنجی مجله Aventuras da História، این کشور 9 کودتا را پشت سر گذاشت.

1823 - اولین کودتا در تاریخ برزیل در ساعات اولیه 12 نوامبر، شب عذاب رخ داد. د. پدرو اول با کمک نظامی دستور تهاجم به ساختمان مجمع عمومی مؤسسان برزیل را صادر کرد. بسیاری از نمایندگان دستگیر و سپس تبعید شدند.

تبلیغات

1840 - کودتای اکثریت در 23 ژوئیه 1840 رخ داد، زمانی که D. Pedro II با دور زدن قانون اساسی، در میان اختلافات بین لیبرال ها و محافظه کاران، امپراتور برزیل شد.

1889 - عمل خلاف قانون اساسی 15 نوامبر 1889 به دوره سلطنت در برزیل پایان داد. رهبران جنبش جمهوری که از دولت پدرو دوم ناراضی بودند، رهبر نظامی مارشال دئودورو دا فونسکا را متقاعد کردند که ارتش را جمع کند و جمهوری را اعلام کند.

1891 - تحت فشار شدید مخالفان، رئیس جمهور وقت، دئودورو دا فونسکا، که معاونش فلوریانو پیکسوتو بود، کنگره ملی را منحل کرد و در برزیل حالت محاصره اعلام کرد. ارتش مجلس و سنا را محاصره کرد و سیاستمداران مخالف را دستگیر کرد. 

تبلیغات

1891 – بیست روز پس از اعلام حالت محاصره، دئودورو دا فونسکا پس از بمباران نیروی دریایی برزیل در شهر ریودوژانیرو از ریاست جمهوری استعفا داد. این قسمت به عنوان اولین شورش آرمادا شناخته شد. فلوریانو پیکسوتو علیرغم اینکه قانون اساسی انتخابات ریاست جمهوری جدید را پیش بینی کرده بود قدرت را به دست گرفت.

تصویر: فلیکر

1930 - انقلاب 30 با ویژگی نظامی-نظامی، بر قدرت گرفتن در ایالت های پارایبا، ریو گرانده دو سول و میناس گرایس متمرکز شد. در آن سال، انتخابات ریاست جمهوری تقلب شد و منجر به سرنگونی رئیس جمهور واشنگتن لوئیس شد و این واقعیت به جمهوری قدیم پایان داد.

1937 - پس از انتخاب غیرمستقیم، گتولیو وارگاس از مخالفان رنج برد. کاپیتان Olímpio Mourão Filho طرح کوهن را ایجاد کرد که یک تهدید فرضی کمونیستی بود تا کودتا را تضمین کند. در 30 سپتامبر 1937، کنگره ملی وضعیت جنگ را تصویب کرد که حقوق اساسی را به حالت تعلیق درآورد و به وارگاس اجازه داد در قدرت بماند.

1945 - به طور کلی، ارتشی که از کودتای 1947 حمایت کرد، همان ارتشی بود که وارگاس را در سال 1945 سرنگون کرد. این کودتا پس از برکناری رئیس جمهور ژوآ آلبرتو لینز د باروس و نشاندن برادرش بنجامین وارگاس به جای او اتفاق افتاد. این اقدام باعث خشم ژنرال گویس مونتیرو شد که نیروهای خود را در منطقه فدرال بسیج کرد. برای جلوگیری از جنگ داخلی، دوترا پیشنهاد کرد که وارگاس استعفای خود را امضا کند.

1964 - نمادین ترین کودتا در تاریخ برزیل در سال 1964 رخ داد و سال های سرب را آغاز کرد. رئیس جمهور ژائو گولارت توسط ارتش و با کمک ایالات متحده برکنار شد. از طریق قانون نهادی شماره 1، ارتش رئیس جمهور جدیدی را برای کنگره انتخاب کرد و یک گسست در نظم نهادی ایجاد کرد. فرمان قانون نهادی شماره 5 در سال 1968 سیاه ترین دوره دیکتاتوری را آغاز کرد که تنها در سال 1985 با انتخابات غیرمستقیم ریاست جمهوری به پایان رسید که در آن نامزد نظامی پائولو مالوف توسط تانکردو نئوس از مخالفان شکست خورد. با مرگ او، خوزه سارنی، معاون او، کار خود را آغاز کرد و دموکراسی را دوباره برقرار کرد.

مقاومت در برابر ضربات: "آنها نمی گذرند!"

عبارت "آنها نمی گذرند!"؛ “No pasarán!”, “Ils ne passeront pas”; «آنها نمی گذرند» به شعاری رایج در تظاهرات کشورهای مختلف برای دفاع از موقعیت خود در برابر تهدید تبدیل شده است و معمولاً مدافعان دموکراسی از آن استفاده می کنند.

این در طول نبرد وردون، در جنگ جهانی اول، توسط ژنرال فرانسوی روبرت نیول ابداع شد، اما برخی آن را به فرمانده آن فیلیپ پتن نسبت می دهند. بعداً روی پوسترهای تبلیغاتی، مانند موریس نومونت پس از نبرد دوم مارن، با شکل «On ne passe pas!» ظاهر شد، که در صفحات یکنواخت خط ماژینو به کار می‌رفت. 

Durante a Guerra Civil Espanhola (1936–39), foi usado na Batalha de Madrid na versão castelhana “¡No pasarán!” por Dolores Ibárruri Gómez, La Pasionaria, uma das fundadoras do Partido Comunista da Espanha. O lema de resposta da direita, “Passamos!” foi cunhado pelo general Francisco Franco quando suas forças entraram em Madrid, e a cantora Celia Gámez interpretou “Ya hemos pasao” (em português, “Já passamos»), ironizando o lado vencido.

Curto کیوریشن

خاطرات دیکتاتوری

کودتا چیست؟ (مدرسه برزیل)

بکش بالا